زندان، شکنجه و اعدام سه اهرم رژیم ایران برای سرکوب؛ فریبرز رضایی
زندان، شکنجه و اعدام سه اهرم رژیم ایران برای سرکوب
بیش از چهل سال از اعدام و کشتار در جمهوری اسلامی ایران میگذرد و جای تردیدی در شقاوت و درنده خویی رژیم حاکم باقی نمیگذارد و بیانگر این واقعیت است که حکومت ایران در طول حیات خود، بطور وسیع از مجازات اعدام برای تحکیم حاکمیت خود استفاده کرده و همواره اعدام و شکنجه را بعنوان اهرم سرکوب به حساب میآورد.
دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی مركب از وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران و قوه قضائیه بوده و با دادرسی غیرمنصفانه، غیرقانونی و غیرانسانی در صدد سرکوب مخالفان است.
حکومت ایران همواره فعالین مدنی و اجتماعی، روزنامه نگاران، فعالین شبکههای اجتماعی، خبرنگاران، نویسندگان و غیره از ملیتهای کرد، ترک، بلوچ، عرب و فارس را با اتهامات سیاسی روانه زندان میکند.
همچنین اعدام زندانیان سیاسی در ایران همواره ادامه داشته و اکثرا در ارتباط با احزاب سیاسی اعدام شدهاند، که در اغلب موارد، اعدامها بدون اطلاع خانواده و وکلا اجرا شده و محل دفن زندانیان سیاسی اعدام شده به خانوادههای آنان اطلاع داده نمیشود.
در ایران قوانین متعددی در رابطه با حقوق زندانیان و متهمان وجود دارد. اما در عمل شکنجه همچنان فراگیر باقی مانده و مجازاتهای سنگین همچنان در ایران به قوت خود باقی هستند. اعدامهای گسترده و عمومی و اعدام نوجوانان نیز از دیگر جنایات این حکومت است.
قوهی قضاییه از بدو تأسیس جمهوری اسلامی ایران، طی چهل سال، با اعدام و کشتار جمعی و سرکوب، هزاران نفر را به کام مرگ کشانده است.
در حالی که مجازات اعدام در جهان امری ناپسند و ناروا تلقی میشود، اما بنا به ابراز نظرهای دستگاه قضایی امری پسندیده و مثبت جهت تداوم حاکمیت خود است و به این ترتیب است که اعدام در ایران مصارف سیاسی و حکومتی مییابد.
مسئولین حکومتی به منظور اعمال فشار بر زندانیان سیاسی از هرگونه عمل غیرانسانی استفاده میکند و زندانیان سیاسی را در سلولهای انفرادی در بازداشتگاه اطلاعات مورد ضرب و شتم بسیار قرار میدهند
از سوی دیگر با توهینهای رکیک و تهدیدهای دائمی مبنی بر آزار و اذیت اعضای خانوادههایشان، آنان را وادار به اقرار و اعتراف اجباری میکنند.
آزار جنسی زندانیان کە از دهشتناکترین ابزار شکنجە در دستان بازجویان و کارشناسان ادارە اطلاعات و امنیت است کە در راستای تخریب زندانیان بکار میبرند و این نوع شکنجە تا سالهای سال حتی در صورت آزادی این زندانیان با آنها ماندە و هیچگاە آنان نمیتوانند بە زندگی عادی خود برگشتە و همیشە کابوسوار با آن زندگی میکنند.
نقض حقوق مدنی و سیاسی، نقض آزادی عقیده و بیان، نقض حق حیات و امنیت شخصی، تبعیضهای حکومتی، هتک حرمت شهروندان و همچنین شکنجه زندانیان سیاسی و نادیده گرفتن حقوق بنیادین زندانیان سیاسی، در ایران به شکل سازمانیافته نهادینه شده است.
اینک اعدام و شلاق دیگر کارآیی خود را از دست داده و اعدام نه تنها نخواهد توانست جامعه را سرکوب کند، بلکه بنزینی خواهد بود بر شعلههای آتش خشم مردم. با وجود این همه درد و رنج و اعمال این همه ترفند و ریاکاری حکومت قادر به تثبیت این قانون نشده و نمیتواند جنبش آزادیخواهی این مردم را ضعیف یا از بین ببرند بلکه مردم همواره در مبارزه با این حکومت خواهند بود.