تلختر از تلخی؛ سید کمال موسوی
تلختر از تلخی
پدیدهای درد ناک به نام آشغال گردی که امروزه از طرف مسئولین به جهت کمرنگ نشان دادنش در رسانها از آنجایکه در معابر وکوچه و بازار شهروندان ناظر این اتفاق غیرقابل تحمل ولی تحمیل شده به بخشی از افراد محترم جامعه هستند را توجیه کرده باشند زباله گردی نامگذاری نموده اند•
من هم گهگاهی همانند سایر مردم بر حسب عادت و یا با مطلع شدن از وضعیت روز جامعه بخشی از وقتم صرف دنیای مجازی می گردد امروز که سه شنبه 21 سپتامبر 2021 سی ام شهریور می باشد در فیسبوک مطلبی را دیدم و بسیار آزرده خاطر شدم در رسانها تصویر سطل بزرگ زباله ای زیر آن از طرف رئیس بازیافت شهرداری تهران اعلام کردهاند که مخازن زباله ها یا همان سطل آشغال های بزرگ محل ها را قفل دار خواهند نمود تا زباله گردان نتوانند زباله بردارند•
ادبیات جاری در این یک سطر از جانب دولت مردی مسئول بسیار آزار دهنده ومطالبه گرانه بود به همراه یک دنیا سوال بی جواب نتوانستم منظور آقای منصبدار شهرداری تهران را از کلمه زباله گردها درک کنم این قشری که اینقدر حقیرانه و با بی احترامی و تفیلی معرفی می شوند چه کسانی هستند در سطل آشغال ها وداخل زباله ها به دنبال چه می گردند و مسئولیت وضعیت غیر قابل تحمل این قشر چه کسانی هستند•
چندی پیش وقتی تصویر کودکی را دیدم که با چه مشقتی فراوان تا نیم تنه سر وتن داخل سطل زباله تلاش برای برداشتن چیزی از درون آن مخزن فلزی آویزان است با خود گفتم چه می شد مسئولین شهرداری با دیدن این تصویر اندکی احساس مسئولیت نسبت به این نان آوران کودک وفرزندان این آب خاک نظری میکردند و پس از این ارتفاع سطل های آشغال را کوتاهتر می گرفتند تا کودکان همانانی که در شعارهای آیند سازان مملکت نامیده می شوند و یا زنان مادران نان آور همانانیکه به روایتی نه چندان واقعه ای بهشت در زیر پای آنان می باشد که ارزاق فرزندان خود را از همین پسمانده ها سر سفره مهیا میکنند کمتر رنج بکشند و راحت تر از آنچه که نیازشان است را از سطل زباله خارج سازند ولی با دیدن مطلب فوق از جانب مسئولین شهرداری تهران بسیار اندوهگین شدم و متوجه شدم که ظاهرا دغدغه ای بغیراز آسایش مردم جامعه را دارند وشاید نسبت به این زباله ها نیز مسئولین نظری دارند واقعاً از وضعیت مردم بی خبرند• نمیدانند که در آخرین پژوهش انجام شده از جانب انجمن دفاع از حقوق کودک آماری بالغ بر چهار هزار کودک فقط و فقط در شهر تهران شکم خود و خانواده را با زباله گردی سیر می کنند البته این بخشی امار یک چندم افراد دیگر میباشند که در کلان سهر تهران به ناچارآشغال گردی را برای خود پیشه وشغل می دانند صرف نظر از زنان و بانوان محترمه که بسیار انسان های بزرگ و عزت مند و غیرتمند جامعه هستند تعدادی هم نابین زبالگردها به چشم می خورد که از تحصیلات دانشگاهی برخوردارند آنها به اصطلاح از ترس آبرو شب هنگام به این کار مشغول هستند افرادی که فاقد هرگونه خدمات اجتماعی و شهروندی می باشند هرازگاهی هم جوان یا فردی بی احساس پیدا میشود به جهت خنده و خوشگذرانی و تفریح این کودکان و عزیزان را مورد بیمهری قرار داده و داخل جوی آب یا سطل آشغال با ناجوانمردی تمام هل داده و میاندازد از صدها مورد اینچنینی اگر یکی هم به واسطه رهگذری تصویر برداری شده برجسته و رسانه ای گردد با یافتنش فخری بر افتخارات مسئولین نصیب می گردد و غائله با یک عذرخواهی رسانهای به اتمام میرسد• آزار دهندتر از مسببین این گونه تفریحات بیشتر سخنان مسئولینی هست که به جهت عادی سازی و کمرنگ کردن این پدیده نامبارک و تحمیلی به قشر ضعیف جامعه زباله گردی را شغل شریف می نامند و یا مدیر مسئول روزنامه ای که زباله گردی را شغل پردرآمد عنوان میکند آزاردهنده تراست وبه راحتی می توان در کنار این انسانهای دردمند نمونهای عجیب از بی احساس وبی تفاوتی وبی دردی را مشاهده کرد وپرسید چگونه و از گجا به اینجا رسیده اند؟
آیا جمع آوری بخشی از پس مانده و دور ریزهای جامعه با آن بوی بدو غیر قابل تحمل واقعاً شغل شریف و پر درآمد است آیا شماها مسئولین می توانید تصور کنید که حمل آن گونی های بد ترکیب و کثیف و بدبو که آن کودکان خرد سال به دوش می کشند چقدر دشوار و سخت است و بیشتر از وزن زبالههای در دوش این عزیزان سنگینی وزن نگاه رهگذرها فقر طبقاتی آزار دهنده تر است می توانید کودکان خود را لحظهای در آن وضعیت تصور کنید؟
شاید امرار معاش سلامت و هلالی باشد ولی نه شغل شریف و پر درآمد است و نه شغل آبرومند پس از کوچک کردن شخصیت آن دسته از عزیزان که به ناچار نان سفره را از این راه دشوار تامین می کنند خوب است بدانید که این سناریو غم انگیز بیشتر سوء مدیریت عدم احساسی مسولیت و ناتوانی مسئولین را به نمایش می گذارد.
۳۰ شهریور. سید کمال موسوی
٭این مقاله به دلیل مشکل تکنیکی با تاخیر منتشر شدە است.