خیانت بزرگ؛ بیستون کرماشان
خیانت بزرگ
نهال قیام ما کوردها که با خون ژینای عزیز آبیاری شد و با نوای شعار ژرف و عمیق ژن، ژیان، ئازادی در گوش جهان پیچید امروز با مصادره پله پله پان فارس ها و پهلوی و رجوی ها از یک روند ریشه دار رو به رشد آرام و عمیق به یک روند تند و سریع و بی مغز تبدیل شده است که نه تنها پایگاه اجتمای خود را در میان بدنه جامعه از دست داده بلکه با انحراف از معیار خود، بدل به بازی کودکانه ای شده که هواداران آن رفته رفته از فرهیختگان و نخبگان علمی به چند بچه مدرسه ای عفول کرده و بجای گفتمان سازی به لج و لج بازی تغییر ماهیت داده است.
اهل فن میدانند که معنای این رفورم سریع قیام چیست… آری شمع با آنکه آهسته میسوزد اما روشن میکند و راه مینمایاند اما کبریت با آنکه به سرعت شعله ور می شود اما با همان سرعت نیز خاموش میشود و تنها کارش سوزاندن خویش است.
من از همه احزاب کورد می خواهم اشتباه ۴۰ سال پیش را تکرار نکنند و نگذارند قیامی که به نام خلق کورد شکل گرفته است به کام عده ای فرصت طلب و یا جاش تمام شود و کلاهی گشاد به سر ما کوردها برود و هزینه اش را نیز ما بپردازیم کما اینکه تا همین لحظه نیز هزینه ای که
بر ما تحمیل شد نظیر حمله وحشیانه اخیر به خلق قهرمان کورد در عراق سر سوزنی از آن به پان فارسهای خود برتر بین و سلطنت طلبان ورشکسته و مجاهدین از پای نشسته وارد نشد و نه تنها وارد نشد که هیچ یک از آنان حتی به خود زحمت هم دردی را نیز با ملت کورد نداد.
قیام ما احقاق حق کوردها بود نه برهنگی، ما میخواستیم همه ببینند که رژیم با ما چه میکند، جنگ ما بر سر بود و نبود تکه پارچه ای بر سرمان نبود، ما از وجود چوب ستم بر سرمان به فغان آمدیم.
مشکل ما نبود رقص در کوی و برزن نبود، مشکل ما رقص فقر بر سر سفرهایمان بود.
مگر در ترکیه یا عراق یا سوریه حجاب اجباریست؟ نه آنجا هم برای ما سکوت اجباری است، فقر اجباریست، شهروند دست دوم بودن اجباریست و….
قرار بود قربانی بدهیم تا اصالت شعار زن زندگی آزادی را نه در دهان دخترکان پر شیطنت بی ریشه پان فارس بلکه از دهان و اندیشه ژرف رهبر آپو به گوش جهانیان برسانیم.
قرار بود قتل های ناموسی را خاتمه دهیم نه آنکه به فحشهای ناموسی آغازی بی پایان دهیم، فحشهایی که از بوی گندش جز زن ستیزی و تقویت ایدئولوژی ناموس چیز دیگری شنیده نمیشود و صد تاسف که این تحقیر از زبان دخترکانی
به بیرون شلیک میشود که امروز خود را صاحبان شعار زن زندگی آزادی می دانندحال دو راه در پیش رو داریم اول آنکه یا خود و خلق خود را از باتلاق قیام پوک و پوچ و بی هدف پان فارسها رسما بیرون بکشیم و یا آنکه قیام و شعار خود را از آنان پس بگیریم.
در پایان نیز از خلق قهرمانم میخواهم که دختران خود که مادران کوردستان فردا، کوردستان آزادند را از این باتلاق بیرون کشیده و اجازه ندهند بازیچه پانفارسهای فرصت طلب شده و در موج حساسات خود گم شوند. تا رژیم وحشی و تا دندان مسلح حکومت آخوندی نیز بهانه ای برای سرکوب آنان در حال و تحریم آنان از رشد علمی و اجتماعی در آینده نزدیک را نداشته باشد. چرا که مادر ریشه درخت اجتماع است و میوه کوردستان آزاد ثمره تلاش و کوشش بانوان اکتیویستی است که نه تنها تربیت که رهبری خلق خود را نیز عهده دارند.
«به امید طلوع خورشید در آسمان کوردستان»
بیستون کرماشان
۱۳ ڕهزبهر ۱۴۰۱