کژار و کمیته زنان حزب همبستگی افغانستان: مبارزات مان بر اساس ریشه‌کن نمودن مشکلات زنان است

ذهنیت زن‌ستیز مردسالار هزاران سال است که استمرار و پایه‌های خود را بر روی استثمار و به بردگی کشاندن زنان بنا نهاده و در ادامه تداوم و نهادینه شدن آن در جوامع، تحت عناوینی مانند مذهب، ناموس، دین و سنت، زنان را بیش از هر دوره‌ای از تاریخ به انقیاد کشیده و از تمامی حقوق انسانی و فردی محروم ساخته است تا
ذهنیت زن‌ستیز مردسالار هزاران سال است که استمرار و پایه‌های خود را بر روی استثمار و به بردگی کشاندن زنان بنا نهاده و در ادامه تداوم و نهادینه شدن آن در جوامع، تحت عناوینی مانند مذهب، ناموس، دین و سنت، زنان را بیش از هر دوره‌ای از تاریخ به انقیاد کشیده و از تمامی حقوق انسانی و فردی محروم ساخته است تا بدین گونه سلطه خود بر جوامع را مستحکم‌تر نمایند. مشروعیت کاربرد زور و خشونت در قوم و قبیله توسط سیستم پدرسالاری در دوران معاصر از سوی دولت اعمال می‌گردد. تمرکز قدرت در دستان دولت موجب گشته است دولتها و سران آنان برای استعمار و حاکمیت خود بر جوامع ابتدا زنان را مورد اهداف شوم خود قرار دهند؛ تا جایی که خشونت و سرکوب زنان به اشکال هولناک هر روز ابعاد گسترده‌تری به خود می‌گیرد. در سیستم‌های دولتی نه تنها زنان بلکه حقوق انسانی همه افراد پایمال می‌گردد تا جامعه‌ای رمه‌وار ایجاد و استیلا بر آن آسان‌تر گردد.

در جغرافیای خاورمیانه به دلیل قدمت فرهنگ و تاریخ، نقش سنت و دین بسیار پررنگ است و مفتیان دینی و مذهبی و دولتمردان برای حفظ بقای خود دین و مذهب را به عنوان ابزاری جهت قدرت‌طلبی و زورگویی مورد استفاده قرار داده و زنان از نخستین قربانیان این نگرش هستند. کافی است به وضعیت زنان در کشورهای عراق، ترکیه، ایران، پاکستان و افغانستان نظری بیافکنیم که چگونه هر روز کرامت و شان انسانی آنان نادیده گرفته شده و کشتن، سنگسار، تجاوز و تعرض به آنان مشروع قلمداد شده است. ماهیت ذهنیت مردسالاری در تمامی سیستم‌های دولتی مشابه است و فقط در ظاهر و اشکال خشونت تفاوت وجود دارد.

در افغانستان مانند سایر کشورهای منطقه زنان قرن‌هاست که پامال ستم جامعه مردسالار و زن‌ستیز بوده اند، اما این ستم در جریان چهار دهه جنگ و خشونت شکل وحشیانه‌تری بخود گرفته است. به ویژه بعد از حاکمیت بنیادگرایان جهادی و سپس طالبی در اوایل دهه ۹۰ میلادی دست و پا و مغز زنان افغان بیشتر از هر زمان دیگر در زنجیرهای سیاه بسته شد و خشونت و جنایت بر آنان بیداد کرد.

امپریالیسم امریکا و متحدانش در ۲۰۰۱ با آنکه «رهایی زنان افغانستان» را بصورت عوامفریبانه بهانه‌ای برای اشغال افغانستان ساختند، اما در عمل زن‌ستیزترین و ارتجاعی‌ترین نیروها و افراد را در دولت دست‌نشانده‌ی خود قرار داده و دست آنان را در جنایت و خشونت علیه زنان کاملا باز گذاشتند. امروز اکثریت قاطع موارد خشونت علیه زنان، که شامل کشتن، قتل‌های ناموسی، تجاوز جنسی (در بسا موارد تجاوز جنسی گروهی)، سوزانیدن، اختطاف و ضرب و شتم زنان می‌شود، توسط قوماندان های [فرماندهان] جهادی و نیروهای اربکی که توسط امریکا و دیگر کشورهای غربی حمایت می‌شوند، صورت می‌گیرد.

یکی از فجایع خاموش که در بسیاری از مناطق ایران و شرق کردستان روی می‌دهد قتل‌های ناموسی است که در بسیاری از موارد مسکوت باقی می‌مانند. تلاقی ذهنیت مردسالاری و سنت‌گرایی آمیخته به ارتجاع در تشدید این قتل‌ها نقش تعیین‌کننده‌ای دارد. قتل‌های ناموسی محصول تعصب کور و خشونت است. تا زمانی که هویت فردی زنان در جامعه به رسمیت شناخته نشود و از موقعیت ناموس و غیرت مردان که ساخته و پرداخته عقلانیت نظام مردسالاری است خارج نگردند، روایت تلخ و تراژیک این قتلها پایانی نخواهد داشت.

تبعیض، سوءظن، تعصب، ازدواج اجباری و فضای فرهنگی در بروز قتل‌های ناموسی نقش مهمی دارند. در روزهای اخیر بار دیگر اخبار قتل زنان و دختران به بهانه ناموس، زخم زنان ایران را که قربانی رویکردهای ضد زن هستند را تازه نموده و با واکنش بسیاری از فعالین زن مواجه شده است. قتل دو خواهر سنه‌یی توسط پدر و برادر خشونت عریان علیه زنان را آشکار نمود. سیستم قانونگذاری و قضائی ایران و اهمال و سکوت آنان در مجازات عاملین قتل‌های ناموسی موجب مشروعیت بخشی به این قتل‌ها و خشم زنان گردیده است. اشاعه چنین سیاستی بر میزان خشونت و سلامت روانی جامعه تاثیر سوئی خواهد گذاشت.

یکی از راه‌های ریشه‌کن نمودن قتل‌های ناموسی مبارزه با ازدواج‌های تحمیلی، نگرش‌های بسته و جزمی، باورهای ازلی و ابدی و سنت‌ها و باورهای کهنه و نخ‌نما شده است که در افکار و اذهان جوامع لانه ساخته است. فقر اقتصادی و فرهنگی در مناطقی که بیش از سایر نقاط قتل‌های ناموسی رخ می‌دهد، یکی از م

ولفه‌های افزایش خشونت است، زیرا سوءظن محصول فقر و محرومیت است و در بروز بسیاری از مسائل زنان و آسیب‌های اجتماعی نقش مادر ایفا می‌کند. یکی دیگر از فاکتورهای اصلی در این مورد اصلاح قوانین و مجازات قاتلان است. از سوی دیگر آموزش زنان از دیگر فعالیت‌هایی است که در آگاهی و کنش‌مندی زنان در مقابل هرگونه خشونت تاثیرگذار خواهد بود.

ما به عنوان کژار (جامعه زنان آزاد شرق کردستان) و کمیته زنان «حزب همبستگی افغانستان» در برابر هرگونه حق‌کشی و قتل زنان با مواضعی مشخص در چارچوب اراده و فکر آزاد، مبارزه و مقاومت می‌نماییم و اساس تمامی مبارزات و فعالیت‌های مان بر اساس ریشه‌کن نمودن مشکلات و مسائل زنان است. تمامی رویکردهای زن ستیز نشات گرفته از حاکمیت گروه‌های بنیادگرای اسلامی و قدرت‌های امپریالیستی و ذهنیت مردسالاری و دولتی است؛ از همینرو لازم است مبنای فعالیت‌ها و مبارزات سازمان‌ها و احزاب زنان تغییر این ذهنیت ضدانسانی و ضداجتماعی باشد تا هیچ‌گاه شاهد قتل و مرگ هیچ زنی به دلیل سوءظن و فقر فرهنگی نگردیم. سکوت و عدم کنش در برابر توحش بنیادگرایان و دست‌نشاندگان امپریالیزم امریکا و سیستم مردسالاری به معنای تشدید و تدوام خشونت و سرکوب خواهد بود و این رسالت و وظیفه همه زنان است که در برابر هرگونه واپسگرایی و سنت‌باوری ایستاده و جامعه‌‌ی آزاد و دمکراتیک و آزادی خود و تمامی افراد جامعه را تضمین نمایند.

ژن ژیان ئازادی

جامعه زنان آزاد شرق کردستان/ حزب همبستگی افغانستان

30/05/2019

1 thought on “کژار و کمیته زنان حزب همبستگی افغانستان: مبارزات مان بر اساس ریشه‌کن نمودن مشکلات زنان است

وەڵامێک بنووسە

پۆستی ئەلیکترۆنییەکەت بڵاوناکرێتەوە. خانە پێویستەکان دەستنیشانکراون بە *