پلاتفُرم یارسان: با تحریم مضحکۀ انتخابات رژیم ایران، به چهل و یک سال سرکوب، قتل عام و نابرابری نه بگوییم

با تحریم مضحکۀ انتخابات رژیم ایران، به چهل و یک سال سرکوب، قتل عام و نابرابری نه بگوییم

تا کمتر از یک هفتۀ دیگر نمایش انتخابات مجلس رژیم سرمایه داری اسلامی برگزار می شود و همچون دوره های قبل افرادی وابسته به حلقۀ قدرت و باندهای فاسد درون رژیم همچون «نماینده مردم» جا زده خواهند شد. «انتخابات» در نظام جمهوری اسلامی نه تنها هیچ ربطی به درک رادیکال نیروهای سوسیالیست از «دموکراسی» ندارد، بلکه همانگونه که در دوره های قبل و در این چهل و یک سال تداوم حاکمیت جمهوری اسلامی شاهد بوده ایم، با مفهوم متعارف آن در نظام های لیبرالی نیز تفاوت و فاصلۀ بسیار زیادی دارد و به هیچ عنوان نباید صرف شباهت و استفاده کردن از ابزاری همچون صندوق رأی آن را همچون ساز و کاری برای انتخابی بودن مقامات در نظر گرفت. درواقع مسئلۀ دولت در جمهوری اسلامی و ریشه¬های قدرت در چنین ساختاری به ما نشان می¬دهد که سازوکارهایی تأثیرگذار وجود دارند که میتوانند بر فرآیند انتخاب تأثیر گذاشته و از درون مایۀ انتخابات چیزی باقی نگذارند. اگر در رژیم های لیبرال دموکراتیک غربی، قدرت رسانه ها و تبلیغات و تأثیرگذاری بازار است که نقش اصلی را در تهی کردن انتخابات از مضمون دموکراتیک آن بازی می کند و انتخاب آگاهانه را تحت تأثیر مسائلی از قبیل میل، ناخودآگاه و نیز تعیین کنندگی اقتصادی قرار می دهد، در رژیم جمهوری اسلامی علاوه بر تبلیغات و قدرت اقتصادی، دست های آشکاری نیز در کارند تا فرآیند انتخابات کانالیزه شده و به عملی همچون قرعه کشی برای بر کرسی نشاندن افرادی از پیش مشخص بر صندلی های قدرت تبدیل شود. در هر دو حالت البته انتخابات کارکردی آیینی یافته و همچون نمایشی صورت می گیرد که قرار است به تماشاچی و مشارکت کنندگانش این حس را القا کند که چیزی از پیش مشخص نیست و قدرت تعین خود را از مردم کسب کرده و وابسته به ارادۀ عمومی است.
به عنوان نیرویی سیاسی که از منطقۀ جنوبی کردستان(کرماشان، ایلام، همدان، خانقین) برخاسته است، باید یادآوری کنیم که همین تئاتر بی محتوا، در مناطقی از ایران که بافت قومی و مذهبی خاص و متکثری دارد، معنایی متفاوت از دیگر نقاط ایران می یابد. درواقع مسئلۀ انتخابات در ایران آنگونه که جناح اصلاح طلب رژیم ادعا می کند، تنها «نظارت استصوابی» نیست، بلکه از اساس ساز و کار دموکراتیکی در نظام سیاسی جمهوری اسلامی وجود ندارد و لوازم دموکراسی در این نظام مهیا نیست. منطقۀ کرماشان بزرگ و مناطق همجوارش همچون لرستان بافت قومی و طایفه ای متنوعی دارند و روابط سیاسی در این مناطق به گونه ای بوده که قدرت مرکزی نفع خود را در حفظ ساختارهای اجتماعی-سیاسی قبیله ای و پیشامدرن دیده است. این مسئله در انتخابات ها به بستری برای اعمال سیاست قومی خاصی تبدیل شده و بارها شاهد بوده ایم که کاندیداهای رژیم با دامن زدن به هویت قومی، قبیله ای، ایلی، طایفه ای و خاندانی، و با کسب حمایت سران طایفه ها و خاندان ها توانسته اند «عصبیت قبیله ای» مردم را تحریک کرده و به حلقۀ قدرت در مجلس رژیم راه بیابند. این سیاست نظام در رابطه با مناطق کردنشین کرماشان تاکنون به جز باقی ماندن ساختارهای قدرت پیشاسنتی و طایفه ای، سبب شده تا شکاف های قومی و قبیله ای متعددی در این منطقه به وجود بیاید که هریک از آنها می تواند همچون معضلی در راستای اتحاد مردم مؤثر باشد.
در این دوره نیز شاهدیم که رژیم اسلامی عوامل خود را برای پر کردن کرسی های مجلسش جلو انداخته و این در حالی است که در این دوره رد صلاحیت ها نیز در سطحی گسترده صورت گرفته و حتی بسیاری از نیروهای ولایتمدار درون نظام نیز نتوانسته اند نظر حلقۀ تنگ قدرت را برای ورود دوباره به مجلس رژیم کسب کنند. در حوزه های انتخابی کرماشان، ایلام، لرستان و همدان نیز شاهدیم که آرایش نیروها به گونه ایست که دیگر از بازی رقابت میان جناحین رژیم خبری نیست و تقریباً همۀ تأیید صلاحیت شدگان افرادی معلوم الحال و بدنام و وابسته به محافل مافیای قدرت هستند.
تنها چیزی که مضحکۀ انتخابات پیش روی رژیم را از سال های پیش متمایز می کند، برگزاری آن در فضای پس از خیزش های سراسری مردمی در سراسر ایران است که سبب شده تا قهر عمومی نسبت به رژیم خود را به صورت پویش عمومی بایکوت انتخابات در همۀ اقشار و خلق ها و مناطق ایران نشان دهد. به ویژه پس از قیام آبان 98 و اعتراضات به حملۀ جنایتکارانۀ سپاه به هواپیمای مسافربری در دی 98 و سرکوب وحشیانۀ معترضان توسط نیروهای امنیتی، نظامی و انتظامی رژیم و برخوردهای امنیتی سبعانه با فعالان اجتماعی و سیاسی این پویش جدی تر از دوره های قبل در راستای افشا کردن رژیم گام برداشته و رژیم را چنان ترس افکنده است که سران رژیم در روزهای اخیر عده ای برای جلب مشارکت مردمی به ریتوریک ناسیونالیستی ایرانگرا پناه برده و عده ای دیگر با زبان تهدید شروع به خط و نشان کشیدن برای مخالفان کرده اند.
ما همچون پلاتفرم یارسان برآنیم که انتخابات در ایران معاصر همزمان از یک سو توسط ساز و کارهای تبلیغاتی و بازار و از سوی دیگر توسط مافیای قدرت رژیم اسلامی تحت تأثیر قرار گرفته و کارکرد دموکراتیک خود را از دست داده و به مضحکه ای بی محتوا تبدیل شده است. از سوی دیگر در مناطقی همچون جنوب کردستان و منطقۀ کرماشان و مناطقی مانند لرستان این نمایش بی محتوا به مسئله ای آسیب زا بدل گشته و به فرهنگ سیاسی این مناطق لطمه زده است. همچنین باید اضافه کنیم که در همین مضحکۀ بی محتوا نیز جایی برای مردم یارسان وجود ندارد و در این ٤۱ سال رژیم اسلامی نه تنها هیچ تلاشی برای رسمیت بخشیدن به این هویت نکرده، بلکه همواره با وسایل گوناگون در صدد انکار هویتی جامعۀ یارسان نیز برآمده و در مواردی سرکوب های خشونتباری را نیز بر مردم یارسان تحمیل کرده است.
ما همچون پلاتفرم یارسان، از پویش عمومی بایکوت مضحکۀ انتخابات رژیم سرمایه داری اسلامی حمایت کرده و از آحاد مختلف جامعە نیز خواستاریم با همدلی و اتحاد هر چه بیشتر انتخابات از پیش مشخص شده رژیم ایران را بایکوت کرده و نارضایتی خود را نسبت به رژیم فقر و اعدام و سرکوبِ سرمایه اسلامی نشان دهند. همچنین از تمامی بزرگان و مسندنشینان جامعە یارسان میخواهیم با هوشیاری تمام نسبت به این پویش عمومی واکنش همدلانه نشان داده و از حمایت از کاندیداهای رژیم خودداری کرده و بی طرفی خود را در قبال مسائل سیاسی نشان دهند. بدون شک به جز مقاومت در برابر ظلم و ستم و نابرابری، راه دیگری برای رسیدن به آزادی، صلح، برابری و همبستگی مبتنی بر تکثر وجود ندارد.

پلاتفرم یارسان

۱۳۹۸-۱۱-۲۷

وەڵامێک بنووسە

پۆستی ئەلیکترۆنییەکەت بڵاوناکرێتەوە. خانە پێویستەکان دەستنیشانکراون بە *