بیانیه جامعه زنان آزاد شرق کردستان (کژار) به مناسبت ۸ مارس
مبارزات آزادیخواهانه و مساوات طلبانه زنان در سراسر دنیا روز به روز بیشتر گسترش یافته و زنان با جسارت و شجاعت بیمثال خواستههای خویش را مطرح نموده و بر دستیابی به این مطالبات اصرار مینمایند
مبارزات آزادیخواهانه و مساوات طلبانه زنان در سراسر دنیا روز به روز بیشتر گسترش یافته و زنان با جسارت و شجاعت بیمثال خواستههای خویش را مطرح نموده و بر دستیابی به این مطالبات اصرار مینمایند. به حق میتوان سده ۲۱ را سده مبارزه و آزادی به نام کرد و این نام، شایسته این مبارزه همهگیر است که تا میرود موج به موج در میان زنان جهان اتحاد و همبستگی ایجاد مینماید.
بویژه در سالهای اخیر و متأثر از انقلاب روژاوا، تلاشها و مبارزات رادیکال زنان کورد در سطح جهانی نوید آیندهای بهتر برای مبارزات آزادیخواهی زنان را داد. مبارزات آزادیخواهی زنان کورد، به امیدی برای زنان در منطقه و جهان مبدل شده و این از درونمایه فلسفی و ایدئولوژیکی این جنبش نشأت میگیرد. این مبارزات که در واقع تداوم مبارزات زنانی چون المپیا دگوژ، رزا لوکزامبورک، کلارا زتکین، خواهران میرابل و … است، در شخص زنانی چون لیلا قاسم، سکینه جانسز، آرین میرکان، شیرین علم هولی و صدها و هزارها زن کرد برجسته گشته و باری دیگر به همه زنان جهان نوید آیندهای روشن را میدهد.
مبارزات زنان در خاورمیانه نیز بی تأثیر از مبارزات جهانی نبوده و نیز دارای تأثیر متقابل بر جنبش جهانی زنان نیز بوده است. در ایران نیز که زیر یوغ ستم حکومتی مذهبی و ضد زن جمهوری اسلامی قرار دارد زنان هیچگاه از مبارزه دست بر نداشته و هیچگاه از خواستههای برحق خویش عقب نشینی ننمودهاند. مبارزات زنان تنها مختص به دوران جمهوری اسلامی نیست و این نکته قابل توجه است که زنان از مهمترین ارکان پیروزی انقلاب خلقهای ایران علیه رژیم پهلوی بودند. رژیم سلطنتی با تقلید از غرب و دیدگاه ابزاری به زن، سعی در لاپوشانی حقوق بایسته زنان داشت و در پی پاک نمودن صورت مسئله بود. مسئله زن در ایران از ذهنیت جنسیتگرای حاکم بر جامعه سرچشمه گرفته و با تغییر شرایط رفاهی و تحصیلی و اقتصادی مسئله چارهیابی نمیگردد. اما رژیم پهلوی با این حربه و با دیدگاه اوریانتالیستی و نیز با کپی کردن فرهنگ غربی سعی در قبولاندن این مدل زن به جامعه ایران داشت و از چارهیابی ریشهای مسئله احتراز میورزید. اما زنان ایرانی که سالها تجربه مبارزه برای رسیدن به یکسانی و عدالت را داشتند دیگر با این حربهها فریب نخورده و به همین دلیل مشارکت فعالانهای در سرنگونی رژیم پهلوی و به ثمر رسیدن انقلاب ایران داشتند.
جالب توجه است که هنوز یک ماه از عمر جمهوری اسلامی نگذشته بود که جنگ علنیاش را با زنان و جنبش پویای زنان نشان داده و با همه توان خویش بر این مهم ابرام ورزید. فرمان خمینی مبنی بر ممانعت از حضور زنان بدون حجاب اسلامی در ادارات دولتی، آن هم درست در ۷ مارس ۱۳۵۷ را میتوان به مثابه پیام جنگ این دشمن دیرینه حقوق زنان دانست. خمینی که خود از مخالفان حق رأی زنان در زمان پهلوی بود، اولین گامش نیز بعد از بر سر کار آمدن، مسکوت نمودن صدای زنان و تخلیه انرژی انقلابی زنان بود که جوهره اصلی انقلاب بودند.
رهبر عبدالله اوجالان بیان میدارند که انقلابی که منجر به آزادی زن نگردد را نمیتوان انقلاب نامید. پس اگر در چهارچوب این گفته پرمعنا وضعیت زن پس از انقلاب ایران و ۴۲ سال زمامداری جمهوری اسلامی ایران را واکاوی نماییم بسیار بجا خواهد بود. انقلاب خلقهای ایران در زمانی به وقوع پیوست که نظام سلطنتی در نزد خلقهای ایران مشروعیت خویش را از دست داده بود و در پی ایجاد سیستم جدید مدیریتی میگشتند که در آن حقوق همه آحاد جامعه، خلقها و تنوعات فرهنگی و اتنیکی، جوانان و زنان در نظر گرفته شده و حاکمیت اقلیت بر اکثریت که درونمایه همه سیستمهای توتالیتر است، برچیده شود.
خمینی که سالها در تبعید فرصت این را یافته بود تا از همه جنبهها وضعیت ایران را بسنجد، به نیکی میدانست که بدون پشتیبانی زنان که دیگر به وجهه غیر قابل چشمپوشی انقلاب مبدل گشته بودند، هیچگاه نخواهد توانست به اهدافش برسد، درباره موضوع زن سکوت نمود و این سکوت نیز در عدم شفافیت اوضاع آن زمان چندان جلب توجه ننمود. خمینی که سالها پیش در موضوع حق رأی زنان شکست خورده بود، اشتباه قبلش را تکرار ننمود و با قاطعیت اولین اقدام ضد زنش را در روزی معنادار( ۷ مارس یک روز قبل از روز جهانی زنان) عملی و علنی نمود. این اقدام شروع یک سلسله اقدامات دیگر علیه زنان بود که مهمترین آنها نوشتن قانون اساسی جمهوری اسلامی است که در آن ارج و قرب زن در مادرانگی و خانهداری و خدمت به مرد خلاصه شده و این به عنوان اصلیترین وظیفه زن اعلام میگردد.
اعدام زنان انقلابی بویژه در دهه شصت که تا به امروز نیز ادامه دارد، ممانعت آشکار و پنهان از حضور و فعالیت اجتماعی زنان، ترویج ضدیت با زن در جامعه بویژه از طریق نهادهای مذهبی و ایدئولوژیک، تخریب شخصیتهای زن شاخص که منطبق با معیارهای رژیم نیستند، مردانه گرداندن سیاست و مانعتراشیهای حقوقی و شرعی برای حضور زنان در عرصه سیاست، گسترش بی سابقه معتاد گردانی زنان از سوی مافیاها و مهرههای منتصب به رژیم، توسعه فحشای قانونی و غیر قانونی با هدف فلج گردانی ذهنی جامعه و بویژه زنان، ممانعت از تحصیل زنان در بعضی رشتههای تحصیلی، راهاندازی جنگ روانی علیه زنان و جامعه از طریق فیلمها و سریالها و الگو سازی برای زنان، گسترش ناامنی اجتماعی، ترویج خشونت علیه زنان، افزایش زنان بیخانمان، بسیجگردانی و کشاندن زنان به نهادهای جاسوسی رژیم و … تنها بخشی از اقدامات رژیم ضد زن جمهوری اسلامی در طی ۴۲ سال زمامداریاش میباشد.
در مقابل این اقدامات و دسایس رژیم، زنان ایرانی هیچگاه میدان مبارزه را خالی ننموده و از فعالترین گروهها در این سالها بودهاند. زنان همیشه در صف پیشین مبارزه علیه ذهنیت مردسالار رژیم جای گرفتهاند و نیروی محرکه عصیانها و خیزشهای سالهای اخیر بودهاند. میتوان گفت که زنان همیشه با هشیاری در مقابل رژیم مقاومت نموده و بهتر از هر کس پی به ماهیت وجودی ضد جامعه رژیم برده و به همین دلیل جمهوری اسلامی هیچگاه نزد زنان مشروعیت نداشته است. به همین دلیل نیز بیشترین مخالفت و ضدیت از سوی زنان و بویژه زنان جوان با رژیم صورت گرفته است.
این خود در واقع نکته مثبتی است. لکن مخالفتی که سمت و سوی و جهت آن مشخص نباشد و با درونمایهای ایدئولوژیک، سیاسی و فکری و سازماندهی اندوخته نشده باشد، نخواهد توانست به اهداف مورد نظر خویش برسد و در معرض خطر استثمار و سوء استفاده و نیز سرکوب قرار خواهد گرفت. همانگونه که شاهدیم در سالهای اخیر در برخی موارد سعی بر تقلیلدهی و نیز جهتدهی عمدی مشخص مطالبات زنان ایرانی گردیده و بدین ترتیب سعی در دور نمودن زنان از اهداف راستین خویش دارند و افق دید محدودی برای زنان تعیین مینمایند.
زنان به سطحی از آگاهی رسیدهاند که بتوانند فراتر از روشهای مبارزاتی کنونی که دارای انسجام کافی نسیتند، گامی نوین برداشته و با اتکا بر خط سوم که همانا نیرو و اراده ذاتی میباشد و با سازماندهی همه جانبه خویش در راستای دمکراتیزه نمودن جامعه و همچنین مبارزه با هرگونه ذهنیت جنسیتگرا و ضد زن به عنوان پیشاهنگان جامعه نقشآفرینی نمایند. زیرا که زن سازماندهی شده هممعنا با جامعه سازماندهی شده است.
جنبش زنان ایران تنها زمانی خواهد توانست به همه اهداف مورد نظر خویش برسد که از دیدگاههای ملیگرایی، طبقاتی، تئوریکی و مرکز گرا رسته و به این نکته باور داشته باشند که همانگونه که آلام و درد زنان مشترک است، مبارزه نیز بایستی با مشارکت زنان از هر قشر و طبقهای انجام گیرد.
جامعه زنان آزاد شرق کردستان ۸ مارس را به همه زنان جهان، زنان ایران و زنان کرد تبریک گفته و و با شعار “هر عرصه برای مبارزه، هر زمان برای آزادی ” همه زنان، مادران صلح و جوانان را به مبارزه فراگیر و به دور از ذهنیت مردسالارانه که بر مبارزات کلاسیک حاکم است، فرا میخواند. زنان کرد سالهاست در این مبارزه حضوری فعالانه دارند و در برابر ذهنیت مردسالار و دولتسالار موجود مبارزه مینمایند و در این راه از فدا نمودن جان خویش نیز ابایی نداشتهاند. زنان با هه تفاوتمندیهای اجتماعی و اتنیکی وبا الهام از فلسفه آزادی زن که رهبر عبدالله اوجالان پیشبرد دادهاند سعی در بازیابی هویت از دست رفته خویش داشته و مبارزه همه جانبه را پیشبرد داده و به الگویی برای زنان همه جهان مبدل گشتهاند. به اشتراک گذاشتن تجربیات مبارزاتی و ایجاد آلترناتیو مشترک و به دور از هر گونه تعصب، ما زنان را به آزادی و ایجاد جامعهای دمکراتیک خواهد رساند. پس همه با هم فریاد برخواهیم آورد که هر زمان مارزه، هر زمان آزادی.
جامعە زنان آزاد شرق کوردستان(کژار)
2019.3.1
منبع:www.kjar.online