پلاتفُرم یارسان: نوروز سمبل نامیرایی مقاومت و زندگی را به خلق های منطقه شادباش می گوییم
نوروز سمبل نامیرایی مقاومت و زندگی را به خلق های منطقه شادباش می گوییم
نوروز دیگری از راه رسیده است و بار دیگر نفس تازۀ طبیعت و دشت و کوهستان سخن از تداوم مبارزه و مقاومت می گوید و آدمی را به زندگی نو و کوشش و مبارزه در راه حیات آزاد فرامی خواند. سالی تازه را آغاز می کنیم و با سال کهنه وداع میکنیم، در شرایطی که کوله باری از تجربیات و لحظات تلخ و شیرین از سال کهنه بر دوش جامعه مان به جای می ماند. در سالی که گذشت شاهد رخدادهای بسیاری بودیم، خلقمان رنج فراوانی چشید، داغ بزرگی دید و در برابر فریادهای بلندی سرداد. سال 98 را در شرایطی آغاز کردیم که مناطق وسیعی از استان های لرستان، کرماشان و ایلام دچار حادثۀ سیل شد و بخش عظیمی از جامعه در این رخداد تلخ دستخوش آسیب شده و جان و مال خود را از دست دادند. از همان زمان شاهد بودیم که تجارب ناشی از مقاومت و مبارزه، خود را در تشکیل گروه های خودجوش و کمیته های مردمی کمک رسانی نشان داد و در شرایطی که رژیم سرمایه و سرکوب فضایی امنیتی برای گروه های مردمی ایجاد کرده بود، اما باز هم نتوانست مانع از تشکیل کمیته های مستقل شده و غریزۀ یاریگری و نوع دوستی مردمی را از میان ببرد.
با افزایش تحریم ها و ناتوانی نظام فاسد حکومتی در ادارۀ کشور، هر روز شاهد سر برآوردن فاجعه و بحرانی از جای جای ایران و شرق کوردستان بودیم و شاهد بودیم که از سیل در لرستان و کرماشان و گلستان و خوزستان و فارس و بلوچستان، تا زلزله در کوتول کوردستان و تورکمانچای آذربایجان همه جا رژیم سوداگری و استثمار، ناتوان از کنترل و مدیریت بحران ها از روی عجز تنها به افزایش سرکوب و اختناق و داغ و درفش مخالفان پناه برد؛ و در برابر نیروهای پیشرو و دموکراسیخواهان در ایران و شرق کوردستان هر روز با برپا نمودن تجمعات اعتراضی و ابتکار عمل جبهۀ جدیدی علیه حاکمیت جمهوری اسلامی گشودند و کوشیدند تا سال بحران جمهوری اسلامی را به سال مقاومت خود تبدیل کنند که نمونه هایی از این مقاومت را در اعتراضات زنان، دانشجویان، کارگران، و خلق های تحت ستم کورد، لور، تورک، عرب، بلوچ و تورکمن مشاهده کردیم.
در سالی که پشت سر گذاشتیم سرمایه داری اسلامی با یورش هر روزه به زندگی زنان، در خیابان و خانه و کارخانه هر روز بیشتر ماهیت ضد زن و جنسیت زدۀ خود را به معرض نمایش گذاشت و تلاش کرد تا با برانگیختن بخشی از بدنۀ وابسته به خود، در جامعه شکافی بر اساس ضدیت با زنان ایجاد کرده و سرکوب اجتماعی را از طریق به میدان آوردن امتیازوران خود به پیش ببرد. این سیاست نیز با مقاومت چشمگیر زنان مواجه شد و چنانکه دیدیم رژیم علیرغم حبس و شکنجه و حتی کشتار نتوانست سد راه مقاومت حق طلبانۀ زنان شرق کوردستان و ایران بشود.
چنانکه دیدیم خلقمان در روژاوای کوردستان، این سنگر مقاومت دوران از سوی حاکمیت فاشیست تورکیه مورد تجاوز و اشغالگری قرار گرفتند. رژیم فاشیست تورکیه که پیشتر سیاست اشغالگری را در مورد جرابلوس و عفرین پیاده کرده بود، این بار به طمع دست اندازی بر کیان سیاسی خلق های روژاوا به سریکانی و گریسپی حمله کرد و جنایات بی سابقه ای علیه خلق کورد انجام داد که تصاویر حملۀ شیمیایی و آواره سازی خلق وجدان بشری را در سراسر جهان مکدر ساخت. اگرچه رژیم نژادپرست و بنیادگرای تورکیه گمان می برد، با چنگ و دندان نشان دادن به خلقمان و نمایش جنگ افزارهای خود می تواند در دل مردم وحشت ایجاد کرده و با اتکا بر حمایت های بی مضایقۀ دولت های اروپایی در مدت کوتاهی قلب روژاوا را اشغال کند، اما با مقاومت دلیرانۀ توأم با هوشمندی خلقمان مواجه شد و در چنان باتلاقی به دام افتاد که پس از آن یک روز صدای ضجه هایش از لیبی به گوش می رسد و روز دیگر فریاد پشیمانیش از ویرانه های ادلب شنیده می شود و این در حالی است که در داخل نیز با بحران سیاسی و اقتصادی عمیقی مواجه شده که هر روز بیشتر از روز قبل رژیم فاشیست اردوغان را به سمت پرتگاه به پیش می راند.
اما در ایران، در ماه آبان با افزایش خارج از قاعدۀ قیمت بنزین که در تبعیت حاکمان رژیم از سیاست های ضدمردمی نهادهای دخالتگر سرمایه داری جهانی و مشخصاً «صندوق بین المللی پول» انجام شد، بار دیگر شاهد خروش توده های به تنگ آمده و مبارز بودیم و مشاهده کردیم که چگونه خلقمان در خیابان های کرماشان بار دیگر همصدا با دیگر مناطق شرق کوردستان و دیگر خلق های ایران، رژیم سرمایه داری اسلامی را به زانو درآورده و چنان ترسی در دل سلاطین نظم حاکم افکند که چاره ای به جز خلق بحران های جدید، با هدف فرار از بحران جاری ندیدند. زنان و جوانان کورد در کرماشان در صف نخست مبارزه با سرمایه داری جمهوری اسلامی در ماه آبان با بذل جان در جنگ تن به تن با قوای سرکوبگر تا بُن دندان مسلح رژیم جمهوری اسلامی، خیابان ها و محلات را به اشغال خود درآوردند و نشان دادند که پرچمداران انقلاب خلق های ستمدیدۀ منطقه اند و در این میان خلق یارسان نیز به ویژه در مبارزات دو استان کرماشان و البرز با تقدیم چند شهید نقشی آشکار در مبارزات مردمی ایفا کرده و سوگند خود را به مبارزه برای حیاتی آزاد تجدید کرد. پس از قیام آبان و کشتار سبعانۀ مردم بود که رژیم اسلامی کوشید تا با بهره برداری حداکثری از کشته شدن سلیمانی در عراق و سپس جنایت نیروهای سپاه پاسداران در شلیک عمدی به هواپیمای مسافربری پرده را به سود خود برگردانده و فضا را برای به میدان آوردن مزدوران و نیروهای سرکوب به خیابان ها آماده کند تا شاید به خیال خودشان، ولو برای مدتی کوتاه مسیر مقاومت و مبارزۀ عمومی خلق های ایران را منحرف کرده و زمانی برای اجرای توطئه هایش بخرد. غافل از اینکه مقاومت مردمی همچنان ادامه دارد و حتی با کشتار آبان نیز فرونمی نشیند و هر روز در موقعیتی جدید جلوه گر می شود و چنانکه دیدیم بار دیگر حضور مردم در خیابان ها پاسخی به جنایات حکومتگرانی بود که به جز قدرت و منافع و سود خویش پایبندی دیگری ندارند. نکتۀ حائز اهمیت در این دور از مبارزات خلق های ایران، همبستگی انترناسیونالیستی میان خلق های ایران با خلق های عراق و لبنان بود که فراتر از مرزها و محدوده ها، توطئه های دولت-ملت های سرمایه داری منطقه را مبنی بر تفرقه افکنی میان خلق ها برهم زده و مبارزه ای مشترک را علیه سرمایه داری اسلامی و دیکتاتوری، نابرابری و خشونت خارج از تصور در منطقه به پیش بردند.
واپسین ماه های سال را در شرایطی که رژیم تورکیه در باتلاق ادلب به دام افتاده بود و رژیم ایران نیز سرگرم برگزاری مضحکۀ تکراری انتخابات خود بود، با موج جهانی متأثر از شیوع ویروس کورونا سپری کردیم که باز هم بحرانی دیگر برای زندگی مردم آفرید و ناکارآمدی رژیم حاکم را به جان و زندگی مردم گره زد. فارغ از میزان کشندگی و سرعت انتشار و همه گیری این ویروس، آنچه مشهود بود از یک سو موجی از خرافه و موهوم بود که از سوی رژیم اسلامی ایران ترویج می شد، و از سوی دیگر موجی از نژادپرستی علیه مردم چین بود که از سوی راستگرایان افراطی دامن زده می شد و می کوشید مسئله ای علمی و پزشکی را رنگ و بویی ارتجاعی ببخشد. با همۀ این تفاصیل خلقمان کوله باری از تجارب گرانبها را از سال کهنه به میراث برد و با مقاومت لحظه به لحظه و پایداری چشمگیر خود نشان داد که تصور ظلم و ستم و نابرابری و استثمار، بدون مقاومت مردمی خیالی واهی است که زورمندان و سوداگران جهان سرمایه در سر می پرورانند. اکنون که ناکارآمدی سرمایه داری بیش از هر زمان دیگری چه در سطح کشوری و چه در سطح جهانی خود را عیان کرده، همین تجربۀ مقاومتگری خلق هاست که نوید آینده ای روشن را به بشریت می دهد. تجربۀ خودمدیریتی و خودسازماندهی که در بحران های گوناگون اندوخته می شود، بر امکانپذیری تأسیس جامعه ای دموکراتیک و متکثر مبتنی بر آزادی و برابری و حذف کلیۀ اشکال ستم و نابرابری و استثمار شهادت می دهد. در واپسین ساعات زمستان میرا و نخستین ساعات بهار زایا و زاینده، از زندانیان سیاسی یاد می کنیم که زندان های رژیم را به مقاومتی علیه وضع موجود تبدیل کرده و همچنین بر شهیدان خلق یارسان در کرماشان و آذربایجان و لرستان و مازندران، شهیدان خلق کورد در هر چهار پارچۀ کوردستان و نیز شهیدان دیگر خلق های ایران و خاورمیانه –به ویژه شهدای نوروز، مظلوم ها، سماها و بریوان ها، و نیز شهدای قیام های دی و آبان- درود می فرستیم که در راستای صلح، برابری و آزادی جان خود را فدیه ای برای بهاری عظیم تر و زیباتر کرده اند: بهار خلق ها که از خون شهیدان و عرق زحمتکشان و مقاومت خلق ها شکوفه خواهد داد.
پلاتفورم یارسان
نەورووز 2720 کوردی
نوروز 1399 خورشیدی