کوچک شمردن اتفاق های بزرگ؛ سید کمال موسوی
هر از گاهی اتفاق هایی رخ می دهد و نظر جهانیان را به خود جلب می کند و ناگزیر به واسطه رسانه ها و خبرها در وضعیتِ اتفاقهای رخ داده قرار می گیرید و دوست دارید از ادامه و نتیجه اتفاق های رخ داده سر در آورده و خروجی آن برایتان عیان گردد در هفته اخیر از اتفاق های مهمی که در جهان رخ داد و به صورت چشمگیر جهانی گردید و هنوز هم در مورد آنها صحبت ها در میان است.
موضوع اول دختر سیزده و یا چهارده ساله ایرانی که به دست پدرش به قتل رسید نظرهای زیاد غربی ها را به خود جلب کرد و بحث های زیادی در مورد این اتفاق که نظریههای مختلف را در بر داشته از جمله ناشی از فرهنگ یا باور غلط گرفته تا تعصّبات باوری بومی و قومی گرفته تا فشار و جبر حاکمیت در مورد محدودیت پوششی و ارتباطات محدود اجتماعی و سپس تصمیم گیری غلط سیستم قضایی که با توجه به ابراز قربانی اگر به خانه برگردم در امان نیستم ودر آخر پدر خانواد با تصمیم جنون آمیز که در آن و سایه اعتقادی تعصبی و محدودیت های اجتماعی و روانی نقش جدی داشتند و دختر دلبند و عزیزش را به قتل میرساند تا به عبارتی حفظ ابرو کند.—‐‐—–
بحث مهم دیگر هفته اخیر کشته شدن جورج فلوید آمریکایی روز دوشنبه که در مینیاپولیس امریکا به دست پلیس سفید پوست اتفاق می افتد و همه نظر های جهانیان را به خود جلب می کند از دنیای مجازی گرفته تا رسانهها و روزنامه ها سخن از کشته شدن یک سیاه پوست آمریکایی آن هم به صورت بسیار مظلومانه برای این اتفاق رخ داده وخسارت بسیار جدی برای اماکن و محیط های شهری شهرداری و پاسگاه توسط معترضین در مینه سوتای آمریکا وارد شده و هنوز هم ادامه دارد در این اتفاق چند نکته، نظرها را به خود جلب می کند: چرا باید این موضوع به این شکل جهانی شده و مورد اهمیت باشد به طوری که چند شهر ایالت مینی سوتا به تعطیلی و هرج و مرج کشیده شود و چگونه است بدون اینکه این مهم یعنی علت دستگیری و جرم صحبت و سخنی به میان نمی آید بیشتر عمل کرد و نحوه برخورد ناجوانمردانه پلیس و نفس کار مرگ یک انسان مورد بحث است به طوری که در این چند روز چهار پلیس از کار برکنار شده و عامل مستقیم این اتفاق دستگیر و بازداشت گردیده تا جایی که در کشور امریکا برابر تصویر های ارائه شده رسانهها پرچم آن کشور به دست شهروندان به آتش کشیده شده و شهرداری و فرماندار مینه سوتا و مینیاپولیس خواهان اعلام جرم علیه پلیس و تغییر و تحول در ساختار منجر می شود نه با مرگ و نابودی بیشتر این اتفاقها فقط برای مرگ یک انسان فقط یک نفراز طرفی مروری داریم به آبان سال نود و هشت اتفاقهایی که رخ داده در ایران برابر آمار های مختلف بیش از هزار نفر در اقصا نقاط کشور به دست افراد ناشناس که هویت های پنهانی داشتند کشته شدند در جاهای نامعلوم و به علت های نامعلوم زندانی و شکنجه گردیدند . اجساد بعضی از آنها به صورت پنهانی با محدودیت های فراوان به خانواده ها تحویل داده می شود و یا به واسطه افراد ناشناس به خاک سپرده می گردد برای خیلی از جانباختگان عنوان های نامناسب و دور از واقعیت استفاده می شود و همانند ضد انقلاب و شورشی برای مراسم های مربوطه و مرسوم در کشور جلوگیری اکید به عمل می آید و بعضاً خانواده ها و متعلقین حق عزاداری و وداع رسمی و یا غیر رسمی در انظار عمومی را ندارند هرگز از جانب رسانه ها جراید و روشنفکران داخلی و سیاستمداران و نمایندگان این ملت این موضوع دیده نمی شود و در موردش حرف و صحبتی به میان نمی آید و آماری از کشته شدگان وجود ندارد از طرفی اما برای جورج فلوید سیاه پوست آمریکایی در خیابان ها و کوچه های مشهد یادبود گرفته میشود و شمع روشن می گردد و مظلومیت یک سیاه پوست آمریکایی در ایران فریاد زده میشود رسانه ها مهم همچون فرقه نیوز که بعضاً در هفته بیشتر از چند خبر را رسانه میکند در یک روز بیش از ۴ بار به این موضوع می پردازد با تنوع عنوان ؛چون حقوق بشر آمریکایی بدون شرح؛ و یا در خبری دیگر با تصاویر دیشب در مشهد مردم برای مرد سیاه پوست آمریکایی که توسط پلیس آن کشور ناجوانمردانه به قتل سیستماتیک رسیده شمع روشن کردند؛و چند مورد دیگر یعنی در ایران طی دو مورد سال هشتاد و هشت ونودو هشت بیش از چند هزار نفر جوانمردانه کشته شدهاند؟ که در رسانههای داخلی ازجمله فرقه نیوز بدین برجستگی به آنها پرداخته نشد یا در تصویر دیگری که در فرقه نیوز اطلاع رسانی شده از آیات اعظام که بوسه بردست روحانی سیاه پوست با افتخار می زنند و از این بوسه باعنوان( این بماند در تاریخ برای مدافعان حقوق بشر) بوسه ای که قبل از این بت پرستی و شرک معرفی می شد و یکی از خانقاه های بزرگ دراویش سلسله گنابادی را در دهه هشتاد در شهر قم به آتش کشیده و نابود کرد البته شاید افرادی که در آن حادثه جان دادند از دید بعضی ها بشر نبودند که حقوقی نیز داشته باشد.چرا در یک کشور جان یک انسان انقدر شریف و ارزشمنداست که کشورها برای مظلومیت آن فریاد می زنند دادخواهی می کنند ودر کشوری اسلام ودین مدار انقدر جانها بی ارزشند که با کشته شدن هزارها نفر حق ستانی نیست و همه وهمه گویا خدا هم در خواب است.
۱۳۹۹/۳/۱۰
سیدکمال الدین موسوی