بیانیه مجمع مشورتی فعالان مدنی یارسان به مناسبت هفتمین سالگرد شهیدان آتش
اول و آخر یار
در تاریخ هر قوم، جامعه، گروه و ملتی، نقاط عطفی وجود دارد که سرنوشت آن مردم را به خود گره زده و چهبسا برایشان مبداء و منشاء تحولات فکری، تاریخی، اجتماعی و… بوده است. در دوران مقاومت و مبارزهی مردم یارسان هم این فراز و فرودها و نقاط عطف کم نیستند و یکی از برجستهترین آنها حرکتی بود که خرداد ماه سال 1392 روی داد.
حسن رضوی، نیکمرد طاهری و محمد قنبری در جایگاه پرچمداران این حرکتِ اعتراضی و برابریخواهانهی ضد تبعیض، جسم پاکشان را به آتش سپردند و جان عزیز خود را در زمهریرِ زمستان برای راهگشاییِ یارانشان فدا نمودند. به پیرو حرکت این سه نیکمرد، جمعی از یارانِ به ستوه آمده از تبعیض و ستم، با تجمعات و اعتراضات مدنیِ مسالمتآمیزِ نشئتگرفته از فلسفهی مقاومتِ یاری، موجی خروشان به راه انداختند که در تاریخ معاصر یارسان بینظیر بود. این حرکت با حمایت بسیاری از پیروان دیگر آیینها و آزاداندیشان ایران و جهان، تاریخی و ماندگار و پویا شد.
اما، مسئولان جمهوری اسلامی از همان ابتدا سیاستی دوگانه نسبت به این موضوع در پیش گرفتند؛ از طرفی با برحق و قانونی خواندن مطالبات یارسان، وعده دادند که خواستههایشان در دستور کار دولتمردان قرار میگیرد و حقوق جامعهی یارسان به آنان اعاده میگردد. از طرف دیگر، مطالبات مدنی و اجتماعیِ این مردم را به مسیر مسائل امنیتی انداختند و با اِعمال سیاستِ شلاق و شیرینی کوشیدند که موانع ساختاریِ مشارکتهای سیاسی و اجتماعیِ یارسان به موانع کارگزاری (آن هم بسیار محدود) تقلیل یابد تا این مقاومت حقطلبانهی انسانی را منحرف یا حداقل کنترل نمایند. در این راستا، جمعی از فعالان مدنی یارسان با درک شرایط جهانی، منطقهای و داخلی، ضمن توجه به نیاز جامعه به آشتی ملی و عدالت و آزادی، با توسل به شیوههای مسالمتجویانه، اقدام به تشکیل «مجمع مشورتی فعالان مدنی یارسان» نمودند و با همراهی سایر یاران و آزاداندیشان و عدالتخواهان تلاش نمودند مطالباتِ برحق یارسان را پیگیری نمایند.
شوربختانه، بهرغم حسننیت مردم و فعالان مدنی یارسان و حتی کارگزاران صادق و واقعبین در بدنهی نظام، تحقق این مطالبات در پیچ و خم سیاستهای دوگانهی پیشگفته، متوقف شد و نهتنها موانع ساختاری برداشته نشد، بلکه با تنگتر کردن راههای مشارکت، فشارها و تهدیدهای مضاعفی نیز متوجه فعالان مدنی گردید که از جملهی آن میتوان به تهدید، احضار، بازداشت و ایجاد محدودیتهای شغلی و اقتصادی، و منع پیروان آیین یاری در مقاطع تحصیلات تکمیلی اشاره نمود (نظیر حذف گزینهی «سایر» در فرمهای ثبتنام ). هرچند در ابتدای امر، با سپردن معدود پستهای غیر حساس به افراد خاصی از مردم یارسان و نیز استخدام تعدادی از جوانان یارسان در برخی از ادارات (البته، با نفی هویت یاری در فرمهای استخدامی) چنین القا میشد که سعی در حل مشکلات مردم یارسان میشود، اما این حرکت هم بسیار کند و موردی شد و بهصورت سمبلیک و فرمایشی درآمد.
امروزه، گسترش فزایندهی فقر و بیکاری و فساد و اختلاس و نابرابریهای اقتصادی و سیاسی و اجتماعی و فرهنگی، ملت ما را در چنبرهی بحرانهای عدیده گرفتار و مردم یارسان را با مشکلاتی مضاعف روبهرو و چشمانداز آینده را بر آنان تیره کرده است. وضعیت جامعهی ما به گونهایست که حتی مراسم سالیانهی گرامیداشت یاد شهدای یارسان هم با موانع جدی و پرهزینه روبهرو شده است.
مجمع مشورتی فعالان مدنی یارسان با توجه به شرایط کنونی و به منظور جلوگیری از گسترش بیش از پیش بیماری کرونا، در همراهی با تصمیم خانوادهی جانفدایانِ یارسان، از همهی یاران و همراهان عزیز میخواهد که مراسم یادبودها را بهصورت غیر متمرکز به جا آورده و یاد و خاطرهی شهیدان راه عدالت را گرامی بدارند.
بدیهی است که همهی ما ضمن تجدید پیمان با شهدای عزیزمان، بر مطالبات انسانی و حقوق بشریِ خود پافشاری و اعلام میکنیم که با تمام توان و نیرو در مقاومت مدنیِ یارسان و سایر هموطنان خویش همچنان سهیم خواهیم بود و از مسئولان و زمامداران نظام جمهوری اسلامی نیز میخواهیم رویکرد خویش را نسبت به مطالبات جامعهی یارسان و تمامی حقخواهان کشور به سمت عقلانیت و دوری گزیدن از خشونت تغییر دهند؛ زیرا در جهان امروز، دیگر صداها را نمیتوان خاموش کرد.
خردادماه سال 1399
مجمع مشورتی فعالان مدنی یارسان